As seen in the above picture there is a contract of SALE[معنی: قراداد فروش] between the shipper / seller and the receiver / buyer for example for 100,000 MT of Iron ore[معنی: سنگ آهن] from India to Japan.
همانطور که در تصویر بالا میبینید، قرارداد فروشی بین فرستنده/فروشنده و دریافتکننده/خریدار برقرار است تا به عنوان مثال 100،000 تن سنگ آهن را از هند به ژاپن منتقل کنند.
In order to transport that Iron Ore, if the shipper charters a ship himself it’s a pretty direct contract. The shipowner in turn issues to the shipper a receipt for the goods loaded on his ship. This is known as a Marine Bill of lading.
به منظور حملونقل این مقدار سنگ آهن، چنانچه فرستنده کشتی را خودش اجاره کند، این قرارداد از نوع کاملاً مستقیم (بیواسطه) محسوب میشود. مالک کشتی رسیدی در عوض محمولۀ بار کشتی برای فرستنده صادر میکند. این رسید را با عنوان بارنامه دریایی Marine Bill of lading میشناسند.
NOW let’s introduce a charterer in this scenario. Charterer is a fellow who has taken the vessel on hire thus becoming the commercial operator of the vessel. Now when the shipper loads his goods his Bill of lading is issued by the charterer (as a carrier) and not the shipowner. These are known as CHARTER PARTY BILL OF LADINGS.
حال بیایید اجارهکننده کشتی را نیز وارد این سناریو کنیم. اجارهکننده شخصی است که کشتی را به اجاره میگیرد، از اینرو گرداننده تجاری کشتی شناخته میشود. حال وقتی که فرستنده کالایش را بار کشتی کند، بارنامهاش را صاحب کشتی صادر نمیکند بلکه این اجارهکننده کشتی (با عنوان متصدی باربری) است که بارنامهاش را صادر میکند. این بارنامه را با عنوان بارنامه حمل دربست (بارنامه چارتر پارتی) میشناسند.
commercial operator: [معنی] بهرهبردار تجاری، متصدی عمل تجاری، گرداننده تجاری
The contract between the shipper and the charterer is known as CONTRACT OF CARRIAGE and the contract between the charterer and the shipowner is the called CHARTER PARTY [یعنی: قرارداد اجاره کشتی]. (See figure)
قرارداد بین فرستنده و اجارهکننده کشتی را با عنوان قرارداد حمل میشناسند و قرارداد بین اجارهکننده کشتی و مالک کشتی را با عنوان قرارداد اجاره کشتی [قرارداد اجاره چارتر پارتی] میشناسند. (به شکل توجه کنید)
It is therefore evident that NO DIRECT CONTRACT exists between the shipper and shipowner under “Charter Party Bill of Lading” (CPBL).
پس واضح و مبرهن است که هیچ نوع قرارداد مستقیمی بین فرستنده و مالک کشتی با عنوان بارنامه حمل دربست (بارنامه چارتر پارتی) وجود ندارد.
Though signed by the Master of the vessel [معنی: فرمانده کشتی] who is a representative of the owners, in reality, the CPBL is issued by the Ship Captain on behalf of the charterer of the vessel and effectively it is the charterer who issues the B/L to the shipper for the goods being shipped on board the vessel he has chartered . For the charterer it is merely a receipt for the goods shipped as all the terms and conditions are mentioned already in the charter party as was declared by courts in Leduc v Ward (1888) 20 QBD 4751.
بارنامه حمل دربست (بارنامه چارتر پارتی) را گرچه فرمانده کشتی به عنوان نماینده مالک کشتی امضاء میکند، ولیکن در واقع این بارنامه را کاپیتان کشتی به نمایندگی از طرفِ اجارهکننده کشتی صادر میکند. در عمل این اجارهکننده کشتی است که بارنامه را برای فرستنده کالای بار کشتی اجارهای صادر میکند. طبق تمامی ضوابط و شروط که اکنون در قرارداد اجاره کشتی مندرج است و در جلسات دادگاه پرونده لدوک علیه وارد (1888) 20 QBD 4751 ایراد شد، بارنامه برای اجارهکننده صرفاً حکم رسید کالای بارگیری شده را دارد.
Effectively [معنی] عملاً و نه به شکل رسمی و صریح، درواقع،
It’s important to understand that while a Marine Bill of Lading is issued by the Shipowner or his agents a CPBL is issued by a Charterer or his agents.
مهم است که بدانیم بارنامه دریایی بدست مالک کشتی یا نمایندهاش صادر میشود و بارنامه حمل دربست (بارنامه چارتر پارتی) به دست اجارهکننده یا نمایندهاش امضاء میشود.
In Leduc v Ward (1888) 20 QBD 4751 courts ruled that when the B/L is issued as a follow up of the C/p between the charterer and the owner then B/L is merely a receipt of goods as all the main terms of the carriage are already in the earlier contract viz the charter party.
در پرونده لدوک علیه وارد (1888) 20 QBD 4751 دادگاه حکم کرد که وقتی بارنامه متعاقب صدور بارنامه حمل دربست (بارنامه چارتر پارتی) بین اجارهکننده و مالک کشتی صادر میشود در این حالت بارنامه صرفاً رسید کالا به حساب میآید زیرا که تمامی شروط حمل در قرارداد اولیه یعنی همان قرارداد اجاره کشتی موجود است.
Now consider a FOB contract where the charterer is also the consignee, as in the case of President of India v Metcalfe [1969] ALL ER 1549, the charterer was caught by a term, an arbitration clause, of the charter party even though there was no such clause in the bill endorsed to him by the shipper. Thus, where the charterer takes the bill directly from the shipper, his seller, it is clear that the endorsement of the bill to the charterer is very much an incident of the contract of sale and is in no way intended by any of the parties to alter the contractual agreements between the shipowner and the charterer, contained in the charter party. And hence any variations in terms between the C/P and the B/L can give rise to serious disputes.
حال قراردادی را با قاعدۀ فوب [FOB] در نظر بیاورید که اجاره کننده کشتی همان گیرنده کالا هست، همچون پرونده رئیس جمهور هند و متکاف [1969] ALL ER 1549. در این پرونده اجارهکننده با یک شرط، بند داوری قراداد اجاره کشتی، بازی را باخت حال آنکه در بارنامه ای که به نام او از طرف فرستنده پشتنویسی شده بود چنین بندی وجود نداشت. از اینرو در جایی که اجارهکننده بارنامه را مستقیماً از فرستنده، فروشندهاش، دریافت کند، پر واضح است که پشتنویسی بارنامه به نام اجارهکننده بیشتر در اثر حدوث قرارداد فروش اتفاق افتاده است و هیچیک از طرفین به هیچ وجه قصد نداشتهاند که تفاهمنامه قراردادی بین مالک کشتی و اجارهکننده را تغییر بدهند. و از اینرو هر گونه مغایرت بین ضوابط قرارداد حمل دربست و بارنامه منتهی به مشاجرات جدی میشود.
ترجمههای مرتبط
خدمات مرتبط
منبع : https://www.linkedin.com/pulse/charter-party-bills-ladings-pankaj-kapoor